دکتر معینی پور: انقلاب اسلامی روحی از حقیقت محمدیه است که در کالبد ایران و جمهوری اسلامی ظهور و بروز یافته و این حقیقت تا برپایی حکومت حضرت حجت ادامه دارد
اولین جلسه از درسگفتارهای مدرسه آفاق ویژه مدارس علمیه با عنوان دوره آموزشی «فردایی دیگر» با موضوع «بینش تمدنی» و با سخنرانی دکتر مسعود معینی پور عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) و با حضور طلاب مدرسه معصومیه برگزار شد.
در ابتدای این نشست، دکتر معینی پور با بیان این مطلب که انقلاب، بالاترین سطح تغییر اجتماعی است و نظریه پردازان مختلفی به آن پرداخته اند، به اهمیت مفهوم شناسی در باب انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: برای این کار چهار مفهوم «نهضت»، «انقلاب»، «نظام سیاسی» و «تمدن» باید مورد بررسی قرار بگیرد که با بررسی آن میتوانیم بستر انقلاب، پیشینه، غایت و ارتباط آن با تمدن را مورد توجه قرار دهیم. وی در ادامه گفت: انقلاب اسلامی مواجهه این زمانی با تمدن غرب در کالبد ایران اسلامی و هدیه ای الهی است که برای ما به ودیعت نهاده شده و باید بسط پیدا کند.
مرگ انقلاب با خالی شدن آن از روح نهضت
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) در توضیح مفهوم «نهضت» گفت: نهضت برانگیختگی انسان و اجتماع برای رسیدن به اهداف مشخص در یک زمان طولانی است که گاهی به انقلاب منجر میشود. وی در ادامه با بیان اینکه پایه ها و هویت انقلاب در بستر یک نهضت شکل میگیرد، خالی شدن انقلاب از وجه نهضت را به معنای مرگ انقلاب دانست.
این مدرس و محقق جامعه شناسی سیاسی افزود: نهضت ما از اوایل دهه 40 شکل میگیرد که امام دعوت خودش را برای حرکت علیه نظام طاغوت، علنی میکند و پانزده سال طول کشید تا به ظهور انقلاب اسلامی منجر شود و این نهضت تا ایجاد تمدن اسلامی ادامه دارد.
دکتر معینی پور در ادامه، بحث «انقلاب» را اینگونه تعریف کرد: پدیده سیاسی- اجتماعی که تمام ساختارهای نظام موجود را از بین می برد و همراه با خشونت و تدریجی است، اما یک مرکز ثقل انفجاری در بستر خودش دارد. وی گفت: انقلاب در جایی ظهور و بروز میکند که وجه ایجابی و سلبی آن روشن شده باشد.
ناتوانی نظریات موجود در فهم انقلاب اسلامی ایران
رئیس میز علوم انسانی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم گفت: نظریات مختلفی در تحلیل انقلاب وجود دارد که با وجود اینکه همه آنها حظی از واقعیت دارند و هر کدام بهزعم خود در تحلیل انقلاب اسلامی ایران کوشیده اند، اما هیچکدام به فهم صحیح و کاملی از این انقلاب نائل نشده اند. وی در ادامه پس از اشاره به نظریه مارکسیستی و دولت رانتیر به بیان نظریه مختار خود در باب انقلاب پرداخت و گفت: انقلاب یک فرایند چند رهیافته سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و با غلبه عامل دینی است.
وی در ادامه توضیح داد: بر اساس بحثی که امام خمینی (ره) در شرح حدیث عقل و جهل دارند، انسان دو فطرت دارد که در مسیر بازگشت به فطرت خویش انقلاب میکند. وی افزود: «فطرت مخموره» میل به کمال و فرار از نقص و «فطرت محجوبه» میل به کمال و فرار از نقص در عالم طبیعت است و بر اساس اینکه انسان بر اساس کدام فطرت رفتار کند، جهت انقلاب و هویت آن تعیین میشود. بر این اساس، انقلاب اسلامی و آرمانها، اهداف و هویت آن بر اساس فطرت مخموره شکل گرفته و در این وضعیت نهادها و ساختارها هویت خاص خود را میگیرد.
انقلاب اسلامی، فرایندی در حال شدن
در ادامه بحث، سه رویکرد در مواجهه با انقلاب مورد توجه قرار گرفت. در رویکرد اول، مواجهه با انقلاب به مثابه یک مقوله تاریخی و مقطعی که در یک زمانی اتفاق افتاده و تمام شده فهم میشود. بر این اساس، انقلاب اسلامی پایان یافته و عصر جمهوری اسلامی آغاز شده است. در رویکرد دوم، انقلاب اسلامی از ابتدا پروژه شکل خورده ای معرفی میشود که از جانب بنیادگرایان شیعه صورت پذیرفته و پس از مدتی با شکلگیری نیازهای جدید، انقلاب دچار عرفی شدن و روی آوردن به نهادها و ساختارهای مدرن میشود.
در رویکرد سوم انقلاب اسلامی یک فرایند در حال شدن است. انقلاب اسلامی روحی از حقیقت محمدیه است که در کالبد ایران و جمهوری اسلامی ظهور و بروز یافته و این حقیقت تا برپایی حکومت حضرت حجت ادامه دارد؛ بنابراین، انقلاب پدیده ای در حال شدن است که از جایی شروع شده و تا به غایت خود نرسد ناتمام و در حال شدن است.
انقلاب و نهادسازی پسا انقلابی
به اعتقاد نویسنده کتاب «الگوی توسعه سیاسی در اندیشه امام خمینی (ره)» بسیاری از مواجهه های سیاسی- اجتماعی موجود در جامعه ما برگرفته و متأثر از این نظریات است و لذا لازم است دقیقتر به منشأ و ریشه های این مواجهه ها توجه کرد. ایشان ادامه داد: در مورد آینده انقلاب هم رویکردهای مختلفی وجود دارد که در بسیاری از آنها اثر منتظره هر انقلابی خروج از وضعیت انقلابی و از بین رفتن روحیه انقلابی دانسته میشود و انقلابها در فرایند کشاکشهای سیاسی و اجتماعی به وجود می آیند و روندی را پشت سر میگذارد و دوباره به وضعیت قبل از انقلاب و وضعیت عادی نسبت به آرمانها برمیگردند.
وی پس از توضیح اینکه از نظر دکتر شریعتی اگر آرمانها و روحیه انقلابی به وضعیت نهادی تبدیل شود از بین میرود و ایمان انقلابی تبدیل به تحجر میشود، تصریح کرد: امام خمینی (ره) بحث خروج از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب را در یک نگاه تمدنی کلان مطرح میکند و پیشنهاد ایجابی هم دارد و لذا روحیه انقلابی در متن ساختارها و نهادهای انقلابی اشراب شده و بسط می یابد.
این پژوهشگر انقلاب اسلامی در توضیح «نظام سیاسی پساانقلابی» و «دولت مستقر» گفت: پس از انقلاب و گذر از یک نظام سیاسی باید به یک نظام سیاسی جایگزین برسیم که بتواند آرمانهای انقلابی را در جامعه محقق کرده و نیازهای مردم را تأمین کند. وی ادامه داد: با وجود اینکه از نظر امام خمینی (ره) روحانیت نباید مستقیماً مسئولیتهای اجرایی را به عهده بگیرند، اما ساختارسازیها باید بر اساس دین صورت بگیرد و لذا ایشان با تشکیل کمیته امداد، کمیته انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران و جهاد سازندگی بر اساس ظرفیتهای دینی و مشارکت و حضور فعال مردم به نهادسازیهای متناسب با هویت انقلاب اسلامی پرداختند.
دکتر معینی پور سپس گفت: ما الان در وضعیت جامعه پسا انقلابی، مدیریت شکل گیری نیازها و درخواست های انسان پسا انقلابی نداریم و لذا جریانی به این نظام نیازها خط میدهد که ارتباطی با هویت انقلابی ما ندارد؛ در حالی که نظام سیاسی و دولت در وضعیت پسا انقلابی باید ویژگیهای انسان مابعد انقلابی را بشناسد و نیازهایش را بر اساس آن در نظام آموزش و پرورش، در رسانه، در نظام مصرف و … سمت و سو و پاسخ بدهد.
وی با تفکیک انقلاب اسلامی از جمهوری اسلامی تصریح کرد: جمهوری اسلامی ممکن است از روح انقلاب اسلامی خارج بشود و در این صورت ما با کالبدی مواجهیم که دارای ظاهر اسلامی، اما خالی از معناست و به یک نظام سکولار و عرفی تبدیل میشود.
دکتر معینی پور در انتها در توضیح مفهوم «تمدن» با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی باید در نهایت به تمدنی برساخته از این حرکت انقلابی منجر شود، به نقاط درگیری ما با تمدن غرب در سطوح هستی شناختی، معرفت شناختی و انسان شناختی پرداخت.