آیتالله شهید محمدباقر صدر(ره) در طول حیات علمی پربار خویش، در بحثهای فقهی، اعم از فردی و اجتماعی، ابداعات قابلتوجهی داشتهاند. این نوآوریها را در سه محور میتوان بررسی نمود: 1- باب بندی جدید فقه 2- دیدگاههای حکومتی 3- دیدگاههای اجتماعی. ایشان را میتوان مبدع رویکرد جدیدی در تفقه دانست که درصدد استنباط «نظامات اجتماعی» از منابع دینی است. در این نگاه، مسائل و موضوعات فقهی، بهصورت موضوعات از هم منفصل مطالعه نمیشود ـ آنچنانکه در فقه موجود رایج است ـ بلکه «نظام»، یک کل بههمپیوسته است که موضوعات آن، به یک شبکه یکپارچه تبدیل شدهاند. استنباط «نظام» بهعنوان یک «مجموعه» و «کل»، غیر از استنباط حکم تکتک «عناصر» آن از طریق احکام «موضوعات کلی» است که نیازمند باب جدیدی از تفقه میباشد. بهبیاندیگر در این نگاه، اسلام تنها مجموعهای از احکام فقهی خُرد نیست، بلکه دارای یک نظام است. احکام اسلامی بهطور سیستماتیک با یکدیگر در ارتباطاند و برای برپایی حکومت اسلامی، کشف نظامی که این احکام در ذیل آن تعریف شدهاند ضرورت دارد. پس از ذکر این مقدمه، محتوای این درسگفتار را معرفی خواهیم کرد:
تبیین دیدگاههای شهید صدر در باب فقه حکومتی، آسیبهای فقه موجود و ویژگیهای فقه مطلوب از منظر شهید صدر، تبیین دیدگاههای شهید صدر در باب فقه نظام، ضرورت دستیابی به آن و همچنین منابع و مراجع استنباط فقه نظام از منظر شهید صدر؛ موضوعاتی هستند که در بخش اول درسگفتار پیشِرو توسط آیتالله محسن اراکی و حجتالاسلاموالمسلمین ملکزاده ارائه خواهد شد.
در بخش دوم از درسگفتار حاضر، عناصر اصلی اندیشه فقهی شهید صدر (ره) معرفی خواهد شد. از مؤلفهها و عناصر اصلی اندیشه فقهی ایشان میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1- مکتب: در نگاه شهید صدر آنچه باید از متن دین استنباط شود صرفاً «احکام کلی ناظر به موضوعات کلی» نیست، بلکه باید «کل» را از اسلام استنباط نمود. مجموعه قواعدی که به صورت یک کلّ به هم پیوسته، قابل مطالعه هستند، مذهب یا مکتب نامیده میشوند.
2- منطقهالفراغ: شهید صدر در نظریه منطقهالفراغ از قلمرو مباحات اصلی خبر میدهد که فارغ از احکام الزامی (وجوب و حرمت) است. در این دایره، حاکم و ولی امر میتواند و حق دارد که احکام الزامی جعل کند. طبیعتاً این احکام الزامی، متغیّر و همچنین واجبالاتباع میباشند.
3- نظریه حقالطاعه: به عقیده شهید صدر (ره)، دایره شمول حق طاعت مولای حقیقی نهفقط تکالیف مقطوع را شامل میشود که تکالیف مظنون و محتمل را نیز دربرمی گیرد. لذا ایشان برخلاف مشهور اصولیان، معتقد است در مواردی که احتمال تکلیف وجود داشته باشد(تکلیف مشکوک باشد)، عقل حکم به برائت نمیکند و میبایست که از مسلک حقالطاعه پیروی گردد.
4- تقسیم «احکام» به احکام ثابت شریعت كه از نظر فقهي كاملاً مسلّم هستند؛ و احکام حکومتی که در شرایطی خاص از سوی حاکم اسلامی جعل میشود.
5- مقاصد شریعت: بنا بر این نظریه، احکام اسلامی تابع مصالح و مفاسد واقعی است و در صورت کشف مقاصد و اهداف عالیه مدنظر شارع مقدس، فقیه موظف است در مواردی که نصی وجود ندارد، بر اساس مقاصد کشفشده فتوا دهد. شهید صدر اهداف شریعت را در استنباط احکام شرعی به کار نمیبرند؛ بلکه این اهداف را در فقه حکومتی، در اندیشه نظام سازی و مکتب سازی، و در آنچه به مدیریت دولت اسلامی معطوف است، به کار میبرند.
آیتالله میرباقری «مکتب» و «منطقهالفراغ» را عناصر اصلی نظریه فقه نظام میدانند و در بحث خود به تعریف و تبیین جایگاه این دو رکن مهم از نظریه شهید صدر میپردازند. نظریه حقالطاعه و تعریف و تقسیم «حکم» از منظر شهید صدر، موضوع بحث حجتالاسلاموالمسلمین ملکزاده است. حجتالاسلام علی الهی خراسانی نیز به بررسی تطبیقی مقاصد شریعت در اندیشه آیات شهید صدر و سیستانی خواهند پرداخت.
ویژگی های دوره
- درس 1
- آزمونها 1
- مدت زمان 8 ساعت
- سطح مهارت All levels
- زبان فارسی
- دانشجویان 6
- ارزیابی خود