یوسفعلی میرشکاک
یوسفعلی میرشکاک (میرشکار)، متولد سال ۱۳۳۸ در روستایی از توابع شوش دانیال؛ شاعر، نویسنده، طنزپرداز، نقاش، منتقد و نظریهپرداز حوزه فرهنگ، هنر و سیاست است. میرشکاک را میتوان یکی از مؤثرترین پایهگذاران جریان ادبیات و شعر انقلاب اسلامی دانست؛ از کسانی که پشتوانههای نظریهپردازیشان، بنمایههای شعر ایشان را ساخته و در همین مسیر، نسل و جریانی را نیز پرورش داده است. فعالیت او در زمینۀ سرایش شعر به پیش از انقلاب بازمیگردد اما حضور جدیش در این حوزه مثل بسیاری از شاعران دیگر همنسلش مربوط به پس از انقلاب است. میرشکاک همزمان با شعر و شاعری فعالیت مطبوعاتی خود را با مسئولیت در بخش شعر روزنامۀ «جمهوری اسلامی» آغاز نمود. او در همان سالها و سالهای آغازین دهه شصت، علاوه بر حضور در جبهه، بهعنوان یک شاعر و منتقد ادبی فعالیت چشمگیری داشت و آثار او یکی پس از دیگری منتشر میشد و مورد استقبال قرار میگرفت. گفتنیست همکاری و همراهی او با شهید سید مرتضی آوینی، نقطه عطفی در فعالیت هنری و فرهنگی وی محسوب میشود.
چهرههای متنوع حضور میرشکاک در نقد ادبی، یادداشت سیاسی، مقالات و مقولات فكری- فلسفی، طنز و… همه در یک منظومۀ واحد، حکایت از مرام و مسلک ویژهای دارند که میرشکاک بدان وسیله وظیفه راستین یک شیعه بیقرار را پی میگیرد. مرامی که در جنون خاص وی، قلندرسیرتی، درویشمسلکی و صراحت لهجۀ او نمایان است. صراحت و شجاعتی که باعث کدورت و دشمنی بسیاری از روشنفکران با وی گردیده است. اما به اعتقاد بسیاری، این فعالیتهای مختلف و متنوع میرشکاک، باعث به محاقرفتن شخصیت كمنظیر او بهعنوان یک شاعر بزرگ معاصر گردیده است.
میرشکاک در قالبهای گوناگون نو و کهن، غزل، مثنوی، چهارپاره و ترکیببند، رباعی و دوبیتی، نیمایی و سپید طبعآزمایی کرده است.
«غزلیات بیدل» دیوان بزرگترین شاعر سبک هندی «عبدالقادر بیدل دهلوی» برای اولینبار در ایران بههمت و تصحیح یوسفعلی میرشکاک، البته با نام مستعار “منصور منتظر” به چاپ رسید. «تصحیح و تحشیه مثنوی محیط اعظم بیدل دهلوی»، دیگر بیدلپژوهی میرشکاک است که در سال ۷۰ منتشر گردید. «قلندران خلیج»، «از چشم اژدها» «ماه و كتان»، «از زبان یک یاغی»، «گزیده ادبیات معاصر»، «نشانهای آن بینشان»، «ستیز با خویشتن و جهان»، «در سایۀ سیمرغ» (نگاهی تاویلی به شاهنامه فردوسی)، «غفلت و رسانههای فراگیر» (مجموعه مقالات)، «اجمال و تفصیل»، «توسعه و اباحه»، «دیپلماتنامه»، «پوریای ولی» (فیلمنامه؛ به سفارش مسعود جعفری جوزانی)، «نامهای به رئیس جمهور آینده» (مکاتباتی با عطا مهاجرانی)، «زخم بیبهبود»، «فرامرزنامه»، «جای دندان پلنگ»، «گفتوگویی با زن مصلوب» (گزیدۀ اشعار)، «نیستانگاری و شعر معاصر» و دهها مقاله در مطرحترین نشریات کشور از دیگر آثار یوسفعلی میزشکاک است.
برخی از اشعار استاد میرشکاک توسط اهالی موسیقی کشورمان به آواز خوانده شده است. از جمله غزل «خیز و جامه نیلی کن روزگار ماتم شد» با نام «اسم اعظم» در آلبوم غریبانه۲ با صدای غلامعلی کویتیپور و آهنگسازی مجید رضازاده، غزل «زلف رها در بادت آخر داد بر بادم» با صدای مرحوم ناصر عبداللهی در آلبوم «بوی شرجی» ،تصنیف جنون با آهنگسازی سید علی مصطفوی و آواز پوریا اخواص و سرود زیبای «رقص مرگ» در سوگ شهید آوینی با آهنگسازی هادی آزرم و خوانندگی سید محمد عبدالحسینی. همچنین آلبوم «داغ سودای محمّد» اختصاص به شعر و دکلمۀ یوسفعلی میرشکاک دارد با آهنگسازی گروه شاهو.
یوسفعلی میرشکاک، در طول چهار دهه اخیر در زمینههای گوناگونی فعال بودهاست؛ از سرودن شعر و نگارش نقدهای ادبی تا نوشتههای طنز و مقالات سیاسی و مذهبی و عرفانی.